یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
عاشق بیلی شدنمعاشق بیلی شدنم، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه سن داره
تولد وبلاگتولد وبلاگ، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه سن داره
برنی،گربه کوچولوی منبرنی،گربه کوچولوی من، تا این لحظه: 2 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

خانه پایین تپه

خیابان پاییز🍂کوچه مهر🍁پلاک۲۷🌳🌲

داستان❤️

مادر طبیعت سال ها قبل زمانی که زمین خشک وبی آب بود فرشته ای از طرف خدا به زمین فرستاده شد. فرشته چشمانی همرنگ آب داشت. موهایش آتشین وقرمز بود.مثل باد در هوا معلق بود و شنلی سنگ دوزی شده بر تن داشت. مثل درخت استوار بود و بر پیراهنش نماد خاک،آب،آتش و باد نقش بسته      بود. او برای ماموریتی مهم آمده بود. آمده بود تا  طبیعت را به ما هدیه کند.   وقتی کارش تمام شد دیگر نتوانست به بهشت بر گردد.چون زمینی ها کار با طبیعت را بلد نبودند.پس او ماند و ماند و ماند. او هنوز هم در زمین گشت می زند وبه با می آموزد که چطور از طبیعت نگهداری کنیم  پایان💔 ن
10 مرداد 1400

خاطرات

برای تولد مامانم رفته بودیم بیرون🍓 داشتیم میرفتیم رستوران یکی از دوست های مامانم کیک دستش بود اومد بشینه تو ماشین دید اشغالا رو دور نریخته کیک رو گزاشت رو سخف ماشین رفت اشغالا رو بریزه. برگشت ولی یادشرفت کیک رو برداره! خلاصه ما سر میز بجا کیک کلوچه گزاشتیم😐
10 مرداد 1400

معرفی کتاب

انی شرلی هری پاتر این سه کاراگاه اکادمی پرنسس خانم ها قصه های همیشگی  ماتیلدا زنان کوچک جام جهانی در جوادیه بابا لنگ دراز بچه محل نقاشی ها ته جدولی ها خیابان جیغ خوب های بد بد های خوب وبلاگ خون اشام ماکاموشی اسکارلت و ایوی ارمنته ی جن زده ایزیایزی تاماتامام
10 مرداد 1400