پارت پنجم❤️
فصل پنجم
در اتاق تمرین:
سوزی در حالی که انگشت شصت و اشاره دو دستش را به هم چسبانده بود گفت :مرا به جایی بفرست بالای ابر ها و زیر زمین!
بعد از ۷ ثانیه او آن طرف شهر بود.بعد برای تمرین سرعتش با لایلا مسابقه داد که کی زود تر به پایگاه جادو (که ۱۹ کیلومتر فاصله داشت)میرسید.لایلا، معروف به رعد،با پلوتروم زرد که قدرت سرعت ابر انسانی را داشت متولد شده بود و هر بار سوزی را با رکورد۱۰ ثانیه شکست میداد اما سوزی ده دقیقه طول میداد تا برسد به پایگاه.سوزی دختری با موهای فرفری بور و چشمان عسلی بود که او را بسیار دوست داشتنی میکرد
استفانی هم در اتاق تمرین به کار ها نظارت میکرد و خودش هم با لینا،دارنده قدرت جابه جا کردن وسایل، تمرین میکرد.
درآن طرف آنا و سوفی باهم تمرین میکردند و بل ،دختری با قدرت سفر در زمان آن هارا تشویق میکرد. الکساندر هم که قدرت پرواز راداشته و به پرنده سیاه معروف بود هم با انجام علامت ها فریاد میزد:مرا به پرواز در آور ای آسمان آبی و ای زمین سرخ!
در همین هین،در پایگاه نیرو های جنگی؛
ماریانا در حال تمرین کنترل رعد بود و همان طور انگشت اشاره و شصت دو دستش را به سمت مدل تمرینی گرفته بود،فریاد میزد:ابر هابه ملکه تان خدمت کنید و او را در روشنایی غرق کنید!
ماریانا که به ملکهی آسمان معروف بود با قدرت کنترل ابر به دنیا آمده بود،تنها دورگه دهکده بود ولی رگ آلشینی اش قوی تر بود .مادر او یک آدم بود که به دهکده حمله کرد و پدرش عاشق او شد و با هم ازدواج کردند آما بعد از مدتی آن دو فوت شدند و ماریانا از نوزادی در پایگاه زندگی میکرده است.
او موهای لخت ی دارد که جلویش چتری است و با چشمان سیاهش همخوانی دارند
آلیشا و اما هم با قدرت باد و زمین در حال تمین بودند
خلاصه که همه به کاری مشغول بودند به جز یک نفر،
آلن
سایونارا☯️